واست آتیش روشن کردم که آخر زمستونه / چهارشنبه ی آخر سال قلب من آتیش بارونه / غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو / چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو.
چنین گفت زرتشت: که سوزانید بدی را در آتش / تا ز آتش برون آید نیکی/ پس تو نیز چنین کن.
تخ توخ پارت پورت زارت زورت تاراخ توروخ چهارشنبه سوری مبارک.
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان آتشی بیافروزیم/ کینه ها را بسوزانیم/ زردی خاطرات بد را به آتش و سرخی عشق را از آتش بگیریم/ آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم.
غضنفر زنگ میزنه به 118 و میپرسه: امسال چارشنبه سوری چندشنبه است!؟
هنگام پریدن از آتش : غم برو شادی بیا / محنت برو روزی بیا.
گذشتگان ما شب چهارشنبه سوری در آتشی که می افروختند به منظور دفع چشم زخم و حل مشکلات خود اسپند و کندر می ریختند.
سلام_ چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری /کار واجب باهات دارم آخه آتیش کم داریم /آتیش پاره!.
نظرات شما عزیزان:
|